"خودمونم انقدر بی اراده نشون بدیم که اگه ما هم جای همون دزدا بودیم همونطوری دزدی میکردیم؟" حرف جالبیست...
درست میگید معمولا افرادی که نیاز مالی ندارن تصور میکنن همه میتونن براحتی پولدار بشن فقط تنبلن و نفهمن که پولدار نشدن، ولی مثل قانون اصطکاک وقتی از یه حدی کمتر پول داشته باشین، دیگه هیچ پیشرفتی رو نمیشه بوجود آورد.هرچند بازهم میشه این قانون رو دور زد و میلیونر های خود ساخته ی زیادی داریم ولی فساد اقتصادی هرچقدر بیشتر باشه،هی کار سخت تر و سخت تر میشه واسه کسیکه قصد و اراده ی میلیونر خود ساخته شدن داره.
واقعیتش رو بخواید با ایراد گرفتن هیچ کاری جلو نمیره، نه که من ایراد نمیگیرم،منم این اشتباه رو انجام میدم. چون آدم تمرکزش رو بگذاره روی چیزیکه هیچ تغییری نمیتونه توش بده، فقط باعث ناراحتیش میشه.مثل اخبار های منفی و اتفاقات و کارهای اشتباه دیگران چون نمیتونیم اثر خاصی رووشون بگذاریم.و "نتونستن" حس باختن میده.
حس باختن هم همیشه نا امیدی میاره. مشخصه که نا امیدی آدمو بی اراده میکنه (مشکل خودمم هست) و یک چرخه ی "سکون" رو بوجود میاره.
همه "ساکن" میشیم و تماشا میکنیم که چه اتفاقات بدی دارن رخ میدن! و همه "ساکن" هستیم و دعا میکنیم یکی بیاد همه چیزو درست کنه!
و در ارتباط با بالادستی و زیر دستی و تاثیری که روی هم میگذارن، بله واقعا صحت داره
انسان دنبال تایید شدنه، خوب نگاه میکنه که چه حرکتی باعث سرزنشش میشه و چه حرکتی قابل قبول هست
آدم ها بشدت دنبال سود-لذت-راحتی و بشدت فراری از ضرر-رنج-سختی هستن
خب مسلمه که اگر من بخوام از راه راحت دنبال سود و لذت باشم، تنها چیزیکه جلوی من رو میگیره اون حس سرزنش شدن و ترد شدن از جامعه هست.اگر اون سرزنش کردن و ترد شدن از جامعه نباشه، اگر بجای ترد شدن،بهم بگن "زرنگ" اگر بجای سرزنش،ببینم بالا دستی هامم دارن همون کارو میکنن و قابل قبول هست، پس هیچ چیزی جلو دار من نیست و انجامش میدم.
خیلیییییی سخته که آدم اونقدر اراده و شخصیت پخته و تکامل یافته داشته باشه که نیرویی خلاف به این معادله وارد کنه و دچار "لغزش" نشه بقول بعضیا.
که من واقعا هیچ مسئولی رو نمیبینم در این حد با اراده باشه. اگر بود،قطعا پیشش کلاس میگرفتم به منم یاد بده
ه
چرا همچین اشخاص هم هست من خودم به شخصه دیدم اما اینا رو نمیذارن پست های کلیدی دستشون بیاد چون هم ممکنه پته مفسدینو بریزن رو آب و هم چون باعث چوبی لای چرخه دزدی مفسدین میشن
به شخصه کسی رو میشناختم که مسئول جایی بود و هزار تومنم پول حروم از گلوش پایین نمیرفت و واقعاً هم خوش برخورد بود اما به جای اینکه پیشرفت کنه با بهانه اینکه اداره شون بودجه کم آورده و از این حرفا انتقالش دادن به یه جای پرت که تو روز 2 تا ارباب رجوع هم به زور داره
ببینید من عمق منظور شما رو متوجه میشم که میگید با تلاش به همه چی میشه رسید اما همون نقل قولی که از بیل گیتس میگید به نظر من در اولویت اول برای هم وطنای آمریکایی خودش گفته نه برای بدبخت هایی در کشور های استعمار شده فاسد یعنی اصلاً موقع گفتن این حرف به نظرم هیچ شرایط خاصی رو در نظر نگرفته و کاملاً بر اساس یه شرایط فردی و جامعه ای نرمال این حرفو زده
در جامعه ای نرمال به نظرم کاملاً حرفش درسته اما در جامعه ای که توی منجلاب فساد غرقه و سرانش هم برای سرگرم نگه داشتن و توان شکایت نداشتن مردم حتی حق های ساده و اولیه فردی هم به نام دین ممنوع و غیرقانونی اعلام کردن و مردمانش هم هر روز برای دریافت ساده ترین حقوق خود درحال جنگن و در این بین حکومت هم با گسترش فساد خودش روز به روز به شمار مردمان فقیر اضافه میکنه نمیتونه هرگز درست باشه
ببینید یه انسان ابتدا باید حقوق اولیه خودشو داشته باشه بعد دستمزد ها باید طوری باشه که امیدی به ادامه تلاش بده اما وقتی کارگری 900 الی 1/200 حقوق میگیره به نظرتون برای این شخص امیدی به ادامه زندگی و مثلاً سیر کردن شکم یه زن و 2 تا بچه میده؟
ببینید من نمیخوام غر بزنم اما یه مثال میزنم فرض کنید توی یه جوب پر از لجن با کثافت ها زندگی میکنید اولین کاری که دوست دارید بکنید فرار از اون کثافت هاست یا اینکه بشینید فکر کنید ببینید چابلوسی کدوم یکی از میکروب ها رو میشه کرد که جاش یا کنارش بشینید؟
بالاخره هرکسی نظری داره اما نظر من اینه که در این برهه زمانی اولویت اول همه باید براندازی این نظام فاسد باشه نه هیچ چیز دیگه
نمیشه تو این برهه زمانی بگین من سیاسی نیستم همین سیاسته که دهن 80 میلیون آدمو سرویس کرده
جمهوری اسلامی سخت ترین دوره خودشو میگذرونه اما این میتونه برای مردم شانسی برای نجات از کثافت ها و بیرون آمدن از جوبی که مثال زدم باشه